قائممقام وزیر و معاون میراثفرهنگی کشور در یادداشتی نوشت: به عنوان معلمی دانشگاهی، نویسنده و پژوهشگری که به قدر بضاعت ناچیز خود سالیانی است آموختهام و نیز یاد داده ام، نوشتهام و سخنرانی کردهام در همراهی و اجابت به بیانات رهبری و کمک به تبیین مسئله به گمانم مهمترین بایستههای تبلیغ و موعظه در شرایط کنونی عبارت است از:
مبلغ باید خود یک محقق، پژوهشگر و عالم به معنای واقعی باشد. بدون مطالعه و تحقیق تبلیغ و سخن گفتن نباید صورت گیرد. زنده یادان محمد تقی فلسفی، راشد، مطهری، رجبی دوانی ودراین زمان حجتالاسلام محسن قرائتی،... . نمونههای بارز روحانیون مبلغ باسواد که از هر تریبون، منبر، مسجد و دانشگاه، روزنامه و رسانه برای تبلیغ هدفمند و اثرگذار بهره بردهاند. سلسله سخنرانیهای عالمانه حجت الاسلام فلسفی در دهه ۴۰ هجری شمسی در مسجد جامع بازار تهران در ماه مبارک رمضان که بعداً در چهار مجلد تحت عنوان "جوان از نظر عقل و احساس و کودک از نظر وراثت و تربیت" چاپ شده. بسیاری او را "زبان گویای اسلام" نامیدهاند این نوع سخنرانیهای عالمانه را باید مورد توجه قرار داد.
گوینده و مبلغ باید عامل به آنچه میگوید باشد. تبلیغ زمانی اثرگذار است که گوینده به آنچه برای دیگران میگوید، امر به معروف و نهی از منکر میکند، از عدالت و ساده زیستی میگوید و با اشرافیگری و تجملگرایی مخالفت میکند مردم او را "نماد عملی" در بیان سخنان بدانند.
آسیب بزرگی که امروزه بر جامعه مبلغان و واعظان ما وارد شده است فاصله بس فراوان میان آنچه که میگویند با آنچه که عمل میکنند میباشد. مبلغان باید بدانند در ساختمان شیشهای زندگی میکنند که همه درون آن را شفاف میبینند.
آنچه که نباید گفت. به گمانم فهرست آنچه که نباید مبلغان دینی به زبان آورند و یا در نوشتهها خاموشی گزیند، مهمتر از آنچه که باید بگویند میباشد. امروزه بیان کرامات و مشاهدات بزرگان در خواب و عالم رویا با نسل جوان جستجوگر حقایق، که دریافت مطالب را بر پایه استدلال، خرد میپذیرند باید کنار گذاشته شود. خرافات و موهوماتی که به نام دین بعضاً در قالب "منجیگرایی" و "به سوی ظهور" مطرح میشود خود ضربهای مهلک بر موعود گرایی، منجیگرایی واقعی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان علیه السلام است.
مبلغان باید برداشت خود را بیان کنند و به تعبیر شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی بگویند: برداشت من از اسلام این است، نه آنکه یک سره همه امور را به اسلام نسبت دهند.
در بخش نخست سه موضوع را بیان کردیم: آنچه که مبلغان نباید بگویند، عامل بودن مبلغ بدانچه میگوید و مطالعه و تحقیق و بر اساس آن تبلیغ را انجام دادن از جمله موضوعاتی بود که به صورت مجمل بدان پرداختیم.
شناخت مخاطب. مخاطب برخلاف گذشته منفعل و صرفاً شنونده نیست. مبتکر، پرسشگر و گفتگو کننده است. مخاطبان امروز که اکثراً جوان تحصیل کرده و باسواد هستند در دنیای مجازی زیست دارند. پس مبلغ باید فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نوین را بشناسد. با دانش قدیم به پرسشهای جدید و امروزی نمیتوان پاسخ داد .
شبهه شناسی. امروزه افکار عمومی پر از سوال، ابهام و شبهه درباره دین، عقاید دینی، مسائل اجتماعیسیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. داشتن فهرستی از شبهات و پرسشها و تهیه پاسخهای مستدل، منطقی و باورپذیر برای آنها یک کار بزرگ برای مُبلغ، نهاد روحانیت و حوزههای علمیه است. امروز که نهادهای مذهبی و دینی فراوانی که برخوردار از بودجه و اعتبارات مناسب هستند وظیفه بزرگی برای قیام برای شبههشناسی و پاسخ به آنها هستند. رهبری در بیانات خود به "انبوه شبهه در ذهن جوانان" اشاره کردند.
تبلیغ و شرایط جامعه. یک مبلغ عالم و کاربلد باید با جامعهشناسی، روانشناسی، مردمشناسی و روابط بینالملل آگاه باشد. شرایط جامعه و مردم را بشناسد و بر اساس آن گفتمان و شعار خود را برگزیند. نظام مسائل کشور، مشکلات و چالشها، شرایط و موقعیت کشور در عرصه بینالملل، فرصتها و تهدیدات همه باید مدنظر مبلغان به خوبی قرار گیرند. "مردم و شرایط جامعه" از محکمات تبلیغ است. در آستانه ماه محرم و صفر که سفر تبلیغی روحانیون و مبلغان ارجمند در کشور است، توجه به این نکات مهم است. حوزههای علمیه ،نهاد روحانیت، سنگر ایدئولوژیک هستند و مراجع بزرگوار تقلید دژ و ستون استوار آن هستند، پاسداری از این سرمایه اجتماعی و تاریخی مقدم بر همه، بر عهده متولیان این نهاد است.
انتهای پیام/
نظر شما